گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد نهم
قانون الهی:شهرهایی که اصلاح گر دارندهلاك نمیشوند



قرآن کریم در آیهي صد و هفدهم سورهي هود به یک قانون کلی در مورد نجات ملتها از نابودي اشاره میکند و میفرماید:
117 . وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَي بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْ لِحُونَ و پروردگارت، هرگز آباديها را در حالی که مردم آن جا اصلاحگرند،
ستمگرانه هلاك نمیکند. ص: 326 نکتهها و اشارهها: 1. در هر جامعهاي معمولًا ظلم و فساد وجود دارد،
اما مهم آن است که عموم مردم اصلاحطلب باشند که در این صورت خدا به آنان مهلت میدهد، ولی اگر جامعهاي گرفتار فساد
شود و اهل آن مصلح نباشند، نابود خواهد شد. 2. با توجه به تفاوت معناي مصلح و صالح، از این آیه استفاده میشود که
جامعههاي انسانی ممکن است به چند صورت باشند: الف) جامعهي گرفتار فساد که افراد مصلح و صالح نداشته باشد؛ این جامعه
تباه خواهد شد. ب) جامعهاي که گرفتار فساد شود و افراد صالح و شایسته در آن باشند، اما مصلح و اصلاحگر نباشند؛ این جامعه
نیز رو به نابودي خواهد رفت. ج) جامعهاي که گرفتار فساد و ستم شود، ولی افرادي اصلاحطلب در آن باشند، که در این صورت
صفحه 97 از 109
آن جامعه در مسیر اصلاح گام برمیدارد و به حیات خود ادامه میدهد. 3. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایت
روشن است که این گونه احادیث مصداقهاي «1» . شده که منظور از اصلاح در آیهي فوق، انصاف مردم نسبت به یکدیگر است
آیه را بیان میکنند و مفهوم اصلاح در این آیه شامل همهي اصلاحات سیاسی، اقتصادي، نظامی، اخلاقی و فرهنگی میشود.
آموزهها و پیامها: 1. اصلاحگران، مایهي نجات جامعه از نابودي هستند. 2. خدا جوامع بشري را که اصلاحطلب نباشند نابود
میکند. 3. براي نجات جامعه، صالح بودن کافی نیست، مصلح بودن لازم است. *** ص: 327 قرآن
کریم در آیهي صد و هیجدهم سورهي هود به قانون الهی وجود تفاوتها در میان مردم اشاره کرده، میفرماید: 118 . وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ
لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّۀً وَاحِ دَةً وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ و اگر (بر فرض) پروردگارت میخواست، حتماً [همه مردم را یک امّت قرار میداد؛ و
[لی پیوسته اختلاف کنندگانند؛ نکتهها و اشارهها: 1. هیچ مانعی نداشت که خدا اجباراً همهي انسانها را یکنواخت و مؤمن
بیافریند، اما سنت آفرینش بر آن است که انسانها از نظر ساختمان روحی، جسمی، فکري و سلیقهها مختلف آفریده شدهاند و بر
اساس آزادي اراده میتوانند راههاي متفاوتی را انتخاب کنند. 2. اگر خدا همهي انسانها را یکنواخت میآفرید و مجبور به ایمان
میکرد، این ایمان و وحدت ارزش نداشت و دلیل بر شخصیت افراد نبود و وسیلهاي براي تکامل و استحقاق پاداش و ثواب نمیشد؛
چراکه بر اساس اختیار، انتخاب و ارادهي انسانها نبود. 3. اختلافات انسانها در زمینهي جسمی، فکري، سلیقهها به همراه آزادي
اراده، زمینهساز رشد و تکامل انسانها و در راستاي هدف خلقت انسان است و ارزش و امتیازات انسان نسبت به فرشتگان و
4. هنگامی که تفاوت و آزادي اراده آمد، اختلافات طبیعی در بین بشر پیدا میشود و این سبب «1» . حیوانات در همین موارد است
میشود که گروهی حق و گروهی باطل را بپذیرند و انسانهایی ارزشمندند که در این میدان از رحمت الهی استفاده میکنند و
آزادانه کمال مییابند. ص: 328 آموزهها و پیامها: 1. قانون و سنت الهی براساس آزادي و تفاوت و
اختلاف انسانها بنا گردیده است. 2. انتظار نداشته باشید (بدون لطف الهی) اختلافات طبیعی انسانها تمام شود. ***
رحمت الهی هدف آفرینش
. قرآن کریم در آیهي صد و نوزدهم سورهي هود به یکی از اهداف آفرینش انسانها اشاره کرده و با هشدار به آنها میفرماید: 119
إِلَّا مَن رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَۀُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّۀِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ مگر کسی که پروردگارت (بر او) رحم
کند؛ و براي همین آنان را آفرید. و سخن (سنتگونه) پروردگارت به اتمام رسیده، که: قطعاً جهنّم را از (سرکشان) جن و انسانها
همگی پُر خواهم کرد! نکتهها و اشارهها: 1. وسیلهي رفع اختلافات بین مردم، رحمت پروردگار است؛ یعنی کسانی که روابط
اجتماعی خود را بر اساس رحمت و محبت بنیان میگذارند و رو به سوي رحمتآفرین میکنند و گوش به فرمان او میسپارند،
2. برخی مفسران از آیه استفاده کردهاند که هدف خلقت انسانها رحمت است و «. اختلافاتشان به دوستی و همکاري مبدّل میشود
البته این دو تفسیر با «1» . برخی دیگر استفاده کردهاند که هدف آفرینش انسانها وحدت ص: 329 است
هم قابل جمع است، چون وحدت یکی از مصادیق رحمت الهی است. 3. در آیات قرآن کریم اهداف متعددي براي آفرینش انسان
ب) رحمت الهی: مثل آیهي «2» «. من انسانها و جنیان را نیافریدم، مگر براي این که پرستش کنند » : بیان شده است: الف) پرستش
د) «3» «. آن خدایی) که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک بهتر عمل میکنید ) » : فوق. ج) آزمایش مردم
ه) به سوي خدا رفتن: «4» «. اي انسان تو با تلاش و رنج به سوي پروردگارت میروي و او را ملاقات میکنی » : ملاقات پروردگار
هر کدام از این آیات یکی از اهداف یا ابعاد هدف خلقت انسان را بیان میکند و از «5» «. ما از خداییم و به سوي او میرویم »
مجموع این آیات استفاده میشود که آفرینش انسان داراي اهداف متعددي است که برخی مقدمهي برخی دیگر است، ولی هدف
نهایی همان رجوع به سوي خدا و ملاقات رحمت بیکران اوست. 4. البته هدف خلقت انسان در حقیقت به خود انسان باز
صفحه 98 از 109
میگردد، نه به خدا؛ یعنی هدف مخلوق است نه خالق؛ چراکه خدا موجودي بینهایت و بینیاز است پس کمبود و هدفی در خارج
از ذات خود ندارد تا براي آن چیزي را بیافریند و اگر انسان را آفریده براي کمال و رشد خود انسان است. تفسیر قرآن مهر جلد
5. در جملهي آخر این آیه به این سنّت الهی اشاره شده که خدا جهنّم را از انسانها و جنیان سرکش و خلافکار پر نهم، ص: 330
خواهد کرد. البته این به معناي جبر نیست و کسی مجبور نیست که به جهنّم برود، بلکه هر کس از دایرهي رحمت الهی خارج شد و
به هدایت و راهنمایی پیامبران کفر ورزید، به دست خود راهی جهنّم میشود. 6. در برخی احادیث از اهل بیت علیهم السلام
در آیهي فوق، آل محمد علیهم السلام و شیعیان آنها هستند. ،«. کسانی که مورد رحمت قرار میگیرند » حکایت شده که مقصود از
روشن است که این گونه احادیث در صدد تعیین مصداقهاي آیه است که آل محمد علیهم السلام و شیعیان آنها رحمتپذیر و «1»
حقپذیرند، اما مفهوم آیه محدود و محصور نیست. 7. جهنّم ظرفیت محدودي دارد که ممکن است پر شود؛ البته ممکن است تعبیر
کنایه از فراوانی انسانهاي دوزخی باشد. 8. جنّیان نیز مانند انسانها تکلیف و کیفر و پاداش دارند. آموزهها و « پر شدن جهنّم »
پیامها: 1. فلسفهي خلقت بشر، (پذیرش و دریافت) رحمت الهی است. 2. تنها راه برچیده شدن اختلافات و رسیدن به نقطهي
وحدت، لطف و رحمت پروردگار است. 3. یکی از سنتهاي الهی آن است که جهنّم را از انسانها و جنّیان خلافکار پر کند (پس
مواظب رفتار خود باشیم). *** ص: 331 اهداف آفرینش جهان و انسان از منظر قرآن کریم، جهان براي
خدمت به انسان آفریده شده است؛ پس هدف آفرینش جهان، به کمال رسیدن انسان است و اهداف آفرینش انسان، همان اهداف
3. علم: ؛( 2. رحمت: (هود، 119 ؛( آفرینش جهان به شمار میآید. الف) اهداف آفرینش انسان در قرآن: 1. عبادت: (ذاریات، 56
5. آزمایش: (ملک، 2). در حدیثی از امام صادق علیه السلام حکایت شده که ؛( 4. ملاقات پروردگار: (انشقاق، 6 ؛( (طلاق، 12
خداي بزرگ بندگان را نیافرید جز آن که او را بشناسند و هنگامی که او را بشناسند عبادتش کنند و هنگامی که بندگی او را »
تذکر: استاد شهید مطهري سفارش میکند که هدف خلقت را از اهداف پیامبران بشناسیم «1» «. کردند از بندگی غیر او بینیاز شوند
ما اهداف بعثت پیامبران را در جلد اول بیان کردیم) ب) اهداف اصلی و فرعی: مقصود از هدف خلقت در این جا هدف خالق ) «2»
نیست، چون هدف داشتن او مستلزم نقص است، پس مقصود هدفِ فعل او، یعنی غایت و اهداف انسان است. تفسیر قرآن مهر جلد
نهم، ص: 332 هدف اصلی همان کمالِ نهایی انسان، یعنی نزدیکی به خدا و لقاء اللَّه است. اهداف فرعی و اصلی انسان را میتوان
بدین صورت نشان داد: علم و معرفت آزمایش عبادت (نقطهي شروع) (تکامل بخش) (بستر حرکت) نزول رحمت ملاقات الهی
(زمینهساز) (هدف نهایی) ص: 333 قرآن کریم در آیهي صد و بیستم سورهي هود به نتایج چهارگانهي
مطالعهي سرگذشت پیشینیان اشاره کرده، میفرماید: 120 . وَکُلّاً نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِی هذِهِ
الْحَقُّ وَمَوْعِظَ ۀٌ وَذِکْرَي لِلْمُؤْمِنِینَ و هر [یک از اخبار بزرگ فرستادگان (الهی) را براي تو حکایت میکنیم، چیزي که به وسیله آن
دلت را استوار میگردانیم؛ و در این (اخبار) حق و پند و یادآوري براي مؤمنان، به تو رسیده است. نکتهها و اشارهها: 1. از آن جا
اقوام سرکش پیشین، به تثبیت قلب «1» که دشمنان اسلام سرسخت و بیرحم بودند، لازم بود که قرآن با بیان سرگذشتهاي متنوع
و تقویت روحیهي پیامبر صلی الله علیه و آله بپردازد. این یکی از روشهاي تربیتی قرآن براي آموزش و پرورش پیامبر صلی الله علیه
و آله و مؤمنان است. 2. هدف قرآن از بیان سرگذشت اقوام و پیامبران گذشته، قصهگویی و سرگرمی نیست، بلکه داستانهایی
هدفدار است که مقصود آن بیان مجموعهاي از بهترین درسهاي زندگی براي انسانهاست. 3. اهداف قصههاي قرآن عبارتاند
از: الف) یادآوري درسهاي تلخ و شیرین زندگی پیشینیان براي پند و اندرز دادن به مؤمنان؛ ب) بیان حقایق و واقعیتهاي
تاریخی؛ ج) دلداري و تقویت روحیهي پیامبر صلی الله علیه و آله (و مؤمنان). ص: 334 آموزهها و
پیامها: 1. قصههاي قرآن هدفدار است. 2. قصههاي قرآن حقیقی، آرامشبخش، پندآموز و یادآور است. 3. از شیوهي قصهگویی
هدفدار، براي تربیت افراد استفاده کنید. *** قرآن کریم در آیات صد و بیست و یکم و صد و بیست و دوم سورهي هود دشمنان
صفحه 99 از 109
اسلام را به مبارزه میطلبد و میفرماید: 121 و 122 . وَقُل لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَی مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ* وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ و به
هر چه مقدور شماست، انجام دهید؛ که ما (هم) انجام میدهیم!* و منتظر باشید که ما (هم) » : کسانی که ایمان نمیآورند، بگو
نکتهها و اشارهها: 1. در سورهي هود سرگذشت هفت تن از پیامبران پیشین و مبارزات آنها با مخالفانشان بیان شد. در «. منتظریم
برخی از این قصهها میخواندیم که پیامبران مخالفان توحید را به مبارزه میطلبیدند که هر کار میتوانند بکنند و در انتظار عذاب
در این آیه نیز به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد که هم چون پیامبران پیشین عمل کند. 2. در این آیه «1» . الهی باشند
اشاره شده که شما مخالفان توحید در انتظار خام پیروزي باشید و ما نیز در انتظار عذاب الهی براي شما و شکست شما هستیم. البته
3. تهدید یکی از این گونه سخنان که به صورت امر آمده است، براي تهدید مخالفان است. ص: 335
روشهاي تربیتی است که براي انسانهاي لجوج که استدلال و پند و اندرز به حال آنان سودي ندارد به کار میرود، تا شاید بیدار
شوند. آموزهها و پیامها: 1. مخالفان اسلام هر چه میتوانند بکنند، (که هیچ زیان عمدهاي به اسلام و رهبري آن نمیتوانند بزنند).
2. مخالفان اسلام منتظر عذاب الهی و شکست باشند. 3. از مخالفان اسلام هراس به دل راه ندهید و عملًا با آنان مقابله کنید. ***
قرآن کریم در آیهي صد و بیست و سوم سورهي هود به سه قسم توحید اشاره میکند و میفرماید: 123 . وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّماوَاتِ
وَالْأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ و نهان آسمانها و زمین، فقط از آنِ خداست؛ و
همهي کارها تنها به سوي او بازگردانده میشود؛ پس او را پرستش کن؛ و بر او توکّل نماي؛ و پروردگارت از آنچه انجام میدهید،
غافل نیست. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن مسئلهي علم غیب را دو گونه بیان کرده است: گاهی علم غیب را مخصوص خدا میداند،
همان طور که در این آیه آمده است؛ و گاهی بخشی از علم غیب را به پیامبران و حتی غیر پیامبران نسبت میدهد؛ همان طور که
در مورد مادر موسی علیه السلام میخوانیم که به او وحی شد ص: 336 و برخی اخبار غیبی در اختیار او
البته قسم اول آیاتِ مربوط به علم غیب ذاتی است که مخصوص خداست، اما قسم دوم آیاتِ مربوط به علمِ غیبِ «1» . گذاشته شد
عرضی است که خدا به صورت محدود در اختیار برخی پیامبران و بندگان خاصش قرار میدهد. 2. توحید صفاتی سبب توحید در
عبادت است؛ یعنی اگر پرستش به خاطر پناه بردن به معبود، در مورد حل مشکلات است، چنین کاري در مورد کسی شایسته است
که همهي نیازهاي بشر را بداند و از اسرار غیب باخبر باشد و او تنها خداست، پس فقط او شایستهي پرستش است. 3. این آیه در دو
جملهي کوتاه به تمام سرّ عبودیت انسان به درگاه خدا اشاره کرده است. عبادت (اعم از عبادات معمولی یا تفکر) آغاز این سیر
است؛ و توکّل، یعنی واگذاري و سپردن همه چیز به دست خدا و تکیه بر او، که نوعی فنا به شمار میآید، آخرین نقطهي سیر است.
4. اگر دستور خدا بر عبادت نبود: امام عارفان در این مورد میفرمایند: اگر نبود امر خداي تبارك و تعالی، نمیدانم که چطور به
خودمان جرأت میدادیم که مدح کنیم خدا را، ستایش کنیم ... غایت کمال انسانها بر این بوده است که بفهمند عاجزند، ادراك
کنند که عاجزند که عبادت خدا بکنند ... و اگر اجازه نبود که انسان وارد بشود بر عبادات، همهي عبادات، انسان خجالت تفسیر
قرآن مهر جلد نهم، ص: 337 میکشید که بایستد در مقابل خدا و بخواهد در مقابل خدا او را تمجید کند، انسان کوچکتر از این
آموزهها و پیامها: 1. عالم اسرار غیب جهان و مرجع همهي «1» . است که بایستد در مقابل خدا و خدا را تمحید کند، تمجید کند
ص: 339 «2» . کارها خداست. 2. خدا را بپرستید و بر او توکّل کنید که او از کسی غافل نمیشود
منابع